بیخوابی و افسردگی ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند.
بیخوابی و افسردگی دو اختلالی هستند که با یکدیگر رابطه علت و معلولی دارند و برای افراد مشکلات متعددی ایجاد میکنند. مشکلات خواب در زندگی فرد مبتلا به افسردگی، تاثیرات مخرب و زجرآوری دارد. در این نوشتار از مجله دلتا در مورد تاثیر بیخوابی در افسردگی با ما همراه باشید.
علل بیخوابی و ارتباط آن با افسردگی
مشکلات مربوط به خواب با توجه به مشغلههای ذهنی افراد، امر شایعی به نظر میرسد و علل گوناگونی را در بر میگیرد که برخی از آنها شامل افسردگی، استرس و بیماریهای جسمی مانند تکرر ادرار است. در این میان، نقش افسردگی بسیار بیشتر از عوامل دیگر است.
افسردگی چگونه بر خواب افراد تأثیر میگذارد؟
در واقع، افسردگی انواع مشکلات بیخوابی را میتواند برای فرد ایجاد کند، اما بطور کلی باعث کم شدن حد طبیعی خواب میشود. تاثیر بیخوابی در افسردگی و عوارض ناشی از آن شامل موارد زیر است:
- در زمان خوابیدن، آنقدر فکر شما را آشفته میکند که تا چند ساعت در رختخواب در حال کلنجار رفتن با خود و افکار خود هستید.
- نیمههای شب مکرر بیدار میشوید و دوباره برای خوابیدن تلاش میکنید.
- صبح پیش از آن که خوابتان کامل شود از خواب بیدار میشوید و در به خواب رفتن دوباره مشکل ایجاد میشود.
- حتی اگر ساعات خواب خود را تنظیم کنید و بتوانید به ساعات استاندارد و خواب طبیعی دست پیدا کنید، بعد از بیدار شدن، نوعی رخوت سنگین و بیحالی در شما باقی میماند که در باقی روز احساس خستگی میکنید.
در برخی موارد که افسردگی حادتر میشود، خواب بیش از حد پیش میآید. به اصطلاح، دیگر در رختخواب نمیخوابید، بلکه بیهوش میشوید. این مشکل میتواند به وضعیتی برسد که فرد تمام طول روز یا بیشتر آن را در رختخوابش بگذارند. جالب اینجاست که هرچه بیشتر میخوابید، بیشتر خسته میشوید و افسردگی شدت پیدا میکند.
پیشنهاد مطالعه: مطلب پرخوری عصبی را کنترل کنید! را در مجله دلتا بخوانید.
همچنین بخوانید:
ظروف پلاستیکی تهدیدی برای زندگی ما!
با مجله دانستنی دلتا همراه باشید